جدول جو
جدول جو

معنی داغ باطله - جستجوی لغت در جدول جو

داغ باطله
نشان بیهودگی و از کارافتادگی
تصویری از داغ باطله
تصویر داغ باطله
فرهنگ فارسی عمید
داغ باطله
(غِ طِ لَ / لِ)
داغی که بر اسب و استر زنند بعلامت بی مصرفی و ازکارافتادگی آن. داغ که بحیوان ازکارافتاده زنند بنشان ازکارافتادگی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از داغ باطله زدن
تصویر داغ باطله زدن
داغ باطله به کسی زدن کنایه از او را از جرگۀ درستکاران و کارآمدان بیرون راندن
فرهنگ فارسی عمید
(وَ رَ تَ)
زدن داغ بر اسب و استر و اشتر و جز آن بعلامت بی مصرفی و ازکارافتادگی
لغت نامه دهخدا
(کَ دَ)
از کار افتادن. از جمع بیرون شدن. ازرونق و رواج افتادن. از دائرۀ روایی بیرون رفتن
لغت نامه دهخدا
تصویری از کاغذ باطله
تصویر کاغذ باطله
رخنه بیهوده رخنه بی سود
فرهنگ لغت هوشیار